نگفتمت... (مولوی)
سه شنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۰۱ ق.ظ
نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم
در این سراب فنا چشمه حیات منم
نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی
که نقش بند سراپرده رضات منم
نگفتمت که تو را ره زنند و سر کنند
که آتش و تپش و گرمی هوات منم
۹۲/۱۰/۲۴