اشعار ناب پارسی
بایگانی

دل ها بربودند و برفتند سواران 

ما پای به گل در شده زین اشک چو باران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۱۸
یاسر

دل ربایانه دگر بر سر ناز آمده ای

از دل من چه به جا مانده که باز آمده ای؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۱۶
یاسر

بیا جوانی خود را به کام دل گذرانیم

که عمر چون سپری شد، پرنده ای است پریده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۱۴
یاسر

شنیدم گوسپندی را بزرگی

رهانید از دهان و دست گرگی

شبانگه کارد در حلقش بمالید

روان گوسپند از وی بنالید

که از چنگال گرگم در ربودی

چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۱:۲۷
یاسر

عشق داغی است که تا مرگ نیاید نرود

هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد

سعدیا کشتی از این موج به در نتوان برد

که نه بحری است محبت که کرانی دارد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۴:۴۹
یاسر

پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند

ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۹ ، ۰۸:۱۶
یاسر

گفت عالم همه در بندگی شیطان اند

گفتم ای زاهد خودبین به زیان تو که نیست

ره به معنی نبرد آن که به صورت نگرد

سایه گفتند که صوفی است به جان تو که نیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۹ ، ۰۷:۳۵
یاسر

ما را ز تیغ مرگ مترسان که از ازل

بر موج بسته اند کلاه حباب را

اسباب زندگی همه دام تحیر است

غیر از فریب هیچ نباشد سراب را

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۹ ، ۱۶:۵۸
یاسر

سنگ از این سرگذشت دل تنگ است

فکر پرواز در دل سنگ است

مگرش کوره در گداز آرد

آن روان روانه باز آرد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۸ ، ۰۸:۰۰
یاسر

شیرین من بمان مگر این روزگار تلخ

فرهاد خسته را به نگاهی امان دهد

در زلف شب گره بزن آن زلف مست را

شاید شبم به سوی تو راهی نشان دهد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۸ ، ۰۷:۴۲
یاسر