برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت ضعیف پامال است
برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت ضعیف پامال است
اندازه نگه دار که اندازه نکوست
هم لایق دشمن است و هم لایق دوست
چشم فلک نبیند زین طرفه تر جوانی
در دست کس نیفتد زین خوبتر نگاری
سرشک گوشه گیران را چو دریابند دریابند
رخ از مهر سحرخیزان نگردانند اگر دانند
ز پوچ جهان هیچ اگر دوست دارم
تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم
نشان اهل خدا عاشقی است با خود دار
که در مشایخ شهر این نشان نمی بینم
آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت
حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو
طلب منصب فانی نکند صاحب عقل
عاقل آن است که اندیشه کند پایان را
سعدیا عمر عزیز است به غفلت مگذار
وقت فرصت نشود فوت مگر نادان را
آزمودم دل خود را به هزاران شیوه
هیچ چیزش به جز از وصل تو خشنود نکرد