اشعار ناب پارسی
بایگانی

گفتم که ای گذشته، ما را به غصه هشته

آه از کجات پرسم، چونی و در چه کاری؟

حالم تباه کردی، حال تو چیست گویی؟

روزم سیاه کردی، شب چون همی گذاری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۹ ، ۰۸:۲۰
یاسر

شهر خالی است ز عشاق بود کز طرفی

مردی از خویش برون آید و کاری بکند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۹ ، ۱۰:۰۸
یاسر

گر چه مستیم و خرابیم چو شب های دگر

باز کن ساقی مجلس سر مینای دگر

عهد کردم که دگر می نخورم در همه عمر

به جز از امشب و فردا شب و شب های دگر

باده پیش آر که رفتند از این مکتب راز

اوستادان و فزودند معمای دگر

گر بهشتی است رخ توست نگارا که در آن

می توان کرد به هر لحظه تماشای دگر

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۹ ، ۱۲:۳۶
یاسر

ما نقش خیال تو نه امروز نگاریم

کز روز ازل جان به خیالت نگران بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۴۴
یاسر

تو را نادیدن ما غم نباشد

که در خیلت به از ما کم نباشد

من از دست تو در عالم نهم روی

و لیکن چون تو در عالم نباشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۹ ، ۱۳:۴۲
یاسر

بی شرم تر ز جمع شمایان نیافرید

ایزد که آفرید برای عذابتان

با این همه گزند که دیدیم دلخوشیم

تا بو که خلق درنگرد بی نقابتان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۹ ، ۱۶:۲۱
یاسر

در اقصای عالم بگشتم بسی

به سر بردم ایام با هر کسی

تمتع به هر گوشه ای یافتم

ز هر خرمنی خوشه ای یافتم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۹ ، ۱۶:۱۵
یاسر

هر چند عمر در غم و حرمان گذاشتم

هرگز دل از محبت او برنداشتم

بیرون ز صورت بیداری است و خواب

نقشی که از خیال تو در دل نگاشتم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۹ ، ۱۵:۰۴
یاسر

گفتی به جای عشق سراغ هوس بگیر

پس هر چه را که عشق به من داد پس بگیر

محتاج آب و دانه شدن حق من نبود

ای مرگ انتقام مرا از قفس بگیر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۹ ، ۰۹:۵۷
یاسر

درختی که پروردی آمد به بار

بیابی هم اکنون برش در کنار

اگر بار خاست خود کشته ای

و گر پرنیان است خود رشته ای

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۹ ، ۰۸:۱۵
یاسر