تو و این پرسه های یک نفره
تو و این کوچه های تکراری
شعرهایی برای ننوشتن
خوابگاهی برای بیداری
تو و این کوچه های تکراری
شعرهایی برای ننوشتن
خوابگاهی برای بیداری
زندگی بار گرانی است که بر پشت پریشانی توست
کار آسانی نیست،نان درآوردن و غم خوردن و عاشق بودن
ای آن که طبیب دردهای مایی این درد ز حد رفت، چه می فرمایی؟
مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن که در طریقت ما غیر از این گناهی نیست
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
ای مهربانتر از برگ در بوسههای باران
بیداری ستاره در چشم جویباران
ای آفریدگار !
با یاری شعر سوی تو می آیم این زمان